مقاله ای از فریدمن؛ کرونا از منظر راست گرایان

به گزارش وبلاگ پر زرق و برق، تقابل پزشکان با بسیاری از رهبران دنیا در رویکرد لازم برای مقابله با کرونا موضوعی مورد توجهی برای مردم و نخبگان است. توماس فریدمن در این یادداشت به چرایی این تقابل و دلیل رویکردهای اولیه افرادی مثل بوریس جانسون و ترامپ می پردازد.

مقاله ای از فریدمن؛ کرونا از منظر راست گرایان

به گزارش وبلاگ پر زرق و برق، این نوشتار ترجمه مقاله ای است با عنوان طرحی برای برگرداندن آمریکایی ها به سرِ کار نوشته توماس فریدمن (Thomas L. Friedman) که در نیویورک تامیز منتشر شده است که توسط دکتر نیما فاتح، پزشک و فارغ التحصیل مدیریت سلامت و دامون افضلی کارشناس علوم اجتماعی ترجمه و در اختیار وبلاگ پر زرق و برق قرار گذاشته شده است.

دکتر نیما فاتح، پزشک و فارغ التحصیل مدیریت سلامت | دامون افضلی کارشناس علوم اجتماعی

مقدمه مترجمان:

مقاله فریدمن در بین انبوه مطالبی که این روزها این جا و آن جا منتشر می گردد از چند نظر مقاله مهم و اُرجینالی است که صراحتاً از منظری راست گرایانه به بحران کرونا می پردازد. مدعای اصلی این مقاله، که به شکل ناقص در ایران طرح شده، این است: (1) آسیبی که برقراری منع عبور و مرور و قرنطینه کل جمعیت به اقتصاد می زند از لطمه کرونا می تواند بیشتر باشد و (2) راهبردهای کنونی، به وسیله در کنارِ هم قراردادنِ جمعیت جوان و افراد آسیب پذیر، می تواند خود موجب شیوع و گسترشِ بیشتر کرونا شوند. این مقاله مورد استقبال جریانات راست گرا و محافظه کار قرار گرفته است و ایده اصلی آن، اولویت اقتصاد بر سلامت همگانی‘، در توییت های اخیر رییس جمهور آمریکا هم به وعی بازتاب یافته است - آن جایی که ترامپ راهکار های پیشنهادی برای مهار کرونا را از خودِ فاجعه کرونا بدتر خواند. ترجمه کل مقاله از این رو اهمیت دارد که آن دوراهه شیطانی و نفرت انگیزی‘ که فریدمن در سرانجام مقاله اش از آن حرف می زند، شاید به زودی پیشِ پایِ همه جوامع قرار داده گردد.

روزهایی هست که هر رهبری را به محک می کشد: رهبران محلی، ملی و دولتی. از تک تک آن ها، در حالی که راه شان را از خلال مِه پیدا می نمایند، خواسته می گردد بر مبنای اطلاعات ناقصِ موجود تصمیمات بزرگِ سرنوشت سازی بگیرند؛ و همه آن هایی که از پی شان می آیند بر سرشان فریاد می کشند. دلم برای همه شان می سوزد. می دانم نیت شان خیر است. ولی وقتی این همه کسب وکار تعطیل می گردد و اخراج و بیکاریِ میلیون ها نفر آغاز می گردد، بعضی متخصصان آغاز به طرح بعضی پرسش ها می نمایند: یک لحظه صبر کنید! هیچ معلومه داریم چه بر سر خودمان می آوریم؟ بر سر اقتصادمان؟ بر سر نسل بعدی مان؟ آیا این چاره (حتی برای زمانی کوتاه) بدتر از خود فاجعه نیست؟‘

این ها سؤالاتِ منم هست. رهبران ما بی گدار هم به آب نمی زنند: آن ها از توصیه های اپیدمی شناس ها و کارشناسان سلامت عمومی بهره می گیرند. ولی باید هنوز هم حواس مان به تفکر گروهی‘ باشد که هنگام پاسخ دادن به بحرانی ملی یا جهانی، واکنشی طبیعی ولی خطرناک است. ما داریم تصمیماتی می گیریم که بر کل کشور و تمام اقتصادمان تأثیر می گذاردـ پس حتی اشتباهات کوچک در جهت یابی هم می تواند تبعات بزرگی داشته باشد.

البته چون این ویروس کرونا بالقوه می تواند بسیاری از آمریکایی ها را همزمان آلوده کند، باید هرچه بیشتر تخت های بیمارستانی، تجهیزات درمانی برای کسانی که به آن ها احتیاج پیدا خواهند کرد و وسایل حفاظتی (نظیر ماسک N95) برای پزشکان و پرستارانی که از مبتلایانِ این ویروس مراقب می نمایند، فراهم کنیم. این کاری اضطراری است! باید بی درنگ فکری هم برای ناکامی بزرگ مان در فراهم کردن تست گیریِ سریعِ کشوری کنیم. این کاری اضطراری است!

ولی ضروری است از خودمان بپرسیم آیا می توانیم به طرزی حساب شده تر تهدیدِ این ویروس را برای آن هایی که از همه آسیب پذیرترند به حداقل برسانیم و در عین حال این شانس را به حداکثرِ ممکنِ آمریکایی ها بدهیم تا با خیالی آسوده و در کمترین زمان ممکن به سر کار برگردند. این کار نیز به همان اندازه اضطراری است. به عقیده کارشناسی که در ادامه با او حرف می زنم، می گردد این کار را در عرض چند هفته انجام دادـ اگر دمی بایستیم و از نو به چالش ویروس کرونا بیندیشیم.

به واقع، اگر میل باکس من شاخص خوبی باشد، یک واکنش منفیِ تأمل برانگیز در قبال راهبردی که کشور به سوی آن کشیده شده است، دارد شکل می گیرد. وقتی شما رییس جمهوری دارید که در ظرف دو روز تغییر موضع می دهد: یک روز آن را حقه یی بیش نمی داند و روز دیگر آن جنگ قلمداد می نماید، در چنین موقعیتی درغلتیدنِ کشور ناگزیر رخ می دهد. بسیاری از متخصصان سلامت می خواهند موازنه بهتری برای موضوعات پزشکی و اقتصادی و اخلاقی یی پیدا نمایند که هم اکنون همگی همزمان دستخوشِ آن هاییم.

دکتر جان. پ.آ. لوانیدیس، اپیدمی شناس و از مدیران مرکز نوآوری های فراپژوهشی استنفورد، در مقاله هفدهم مارس اش در وب سایت statnews.com خاطرنشان می نماید که هنوز درکی از نرخ مرگ ومیر ناشی از ویروس کرونا در سطح کل کشور نداریم. هرچند، نگاهی به بعضی از بهترین شواهدی که امروز در دسترس است، نشان می دهد این نرخ ممکن است 1 درصد، و حتی کمتر، باشد.

لوانیدیس نوشت اگر این نرخِ واقعی باشد، برقراری منع کامل عبور و مرور در کل جهان تبعات اجتماعی و اقتصادیِ بالقوهْ وحشتناک و بزرگی به همراه دارد که چه بسا به تمامی غیرعقلانی باشد. این وضع به وضع فیل می مانَد که مورد حمله یِ یک گربه خانگی قرار گرفته است. فیل که ناامید شده و می کوشد از گربه پرهیز کند، تصادفاً با جهشی اضافه به روی صخره یی می پرد و می میرد‘‘.

دکتر استیون وولف، مدیر برجسته مرکزی برای جامعه و سلامت دانشگاه مستقل ویرجینا، بعضی از ایده هایی را که داشت آن ها را در یک مقاله می گنجانْد، با من به اشتراک گذاشت: واکنش جامعه به کوویدـ 19، نظیر تعطیلی کسب وکارها و منع عبور و مرور برای مردم، ممکن است برای مهار گسترش اجتماعات لازم باشد، ولی این می تواند به شیوه هایی دیگر به سلامت مردم لطمه بزند و برای زندگی شان گران تمام گردد. فردی بیمار با دردی در قفسه سینه یا با یک سکته مغزیِ درحال گسترش را تصور کنید، این جا سرعت عمل برای نجات زندگی افراد خیلی مهم است، و او به خاطر ترس از ابتلا به کرونا در تماس دریافت با اورژانس تعلل کند. یا مریضی سرطانی که مجبور می گردد شیمی درمانی را به سبب تعطیلی مراکز [درمانی] به تعویق بیندازد. یا مریضی با آمفیزیمِ پیشرفته را پیشِ چشم بیاورید که به خاطر نبود مرکزی با دستگاه تنفس مصنوعی می میرد‘‘. و به بیماری های ذهنی و عصبی یی بیندیشید که از تعطیلی اقتصادمان و از اخراج ها و بی کاری های گسترده سر بر خواهدآورد (و پیشاپیش هم سربرآورده است).

وولف گفت درآمد یکی از قوی ترین شاخص هایِ پیش بینی نماینده وضع آینده سلامت ما و نیز میزان عمر ما است. دستمزدها و مشاغل ازدست رفتهْ بسیاری از کارگران را بدون بیمه پزشکی تنها باقی می گذارَد و بسیاری از خانوده ها را مجبور می نماید به خاطر هزینه های غذا و مسکن و سایر احتیاجهای اساسی از خدمات پزشکی و داروـ وـ درمان چشم بپوشند. رنگین پوست ها و فقرا، آن هایی که نسل در نسل از نرخ مرگ ومیر بالاتری رنج برده اند، بیش از همه لطمه خواهند دید و احتمالاً کمتر از همه به آن ها یاری خواهد شد. آن ها خدمت کارهای هتل های بسته شده و خانواده هایی هستند که وقتی حمل ونقل عمومی تعطیلی می گردد هیچ انتخاب دیگری ندارند. کارگران کم درآمد، آن هایی که توانسته اند پولی برای خواروبار و مایحتاج روزانه پس انداز نمایند، وقتی به فروشگاه ها می رسند ممکن است با قفسه های خالی یی روبه رو شوند که خریدارهای وحشت زده یی که چاره کار را در انبارکردن [خواروبار و اجناس ضروری] می بینند آن ها را به این روز درآورده اند‘‘.

  • راه دیگری هست؟

یکی از بهترین ایده هایی که دیده ام توسط دکتر دیوید ل. کاتْز، مدیر بنیانگذار مرکز پژوهش های پیشگیرانه ییل ـ گریفینِ دانشگاه ییل (تحت حمایت اقتصادی C.D.C) و متخصص سلامت عمومی و طب پیشگیرانه ارائه شده است.

کاتز روز آدینه مقاله یی در تایمز نوشت که چشم مرا گرفت. او استدلال می نماید ما حالا درست سه هدف داریم: نجات زندگیِ تعدادِ هرچه بیشتری از افراد، حصول اطمینان از درهم شکسته نشدنِ نظامِ پزشکی و نیز کسب اطمینان از این که در فرایند دستیابی به دو هدفِ اول اقتصادمان و، در نتیجه، زندگی افراد بیشتری را ویران نکنیم.

او به همه این دلایل استدلال می نماید که ضروری است از راهبرد ممنوعیت افقی‘ که هم اکنون داریم آن را اِعمال می کنیم (محدودکردن حرکت و کسب وکار کل جمعیت بدون لحاظ کردنِ خطرات مختلفی که می توانند موجب ابتلای شدید شوند) به جانب راهبردی حساب شده تر، راهبرد ممنوعیت عمودی‘، بچرخیم.

این رویکرد عملیاتی ـ افقی بر محافظت و درقرنطینه نگه داشتنِ آن هایی از ما متمرکز است که به احتمال زیاد از ابتلا به عفونت ویروس کرونا می میرند یا دچار صدمات بلندمدت می شوند یعنی سالخوردگان، افرادی که بیماری های مزمن دارند و آن هایی که به لحاظ ایمنی شناختی آسیب دیده اند؛ این رویکرد درعین حال با باقی جامعه به همان شیوه یی رفتار می نماید که همیشه با تهدیدات مشابهی نظیر آنفلوانزا برخورد نموده ایم: به آن ها می گوییم وقتی سرفه یا عطسه می نمایند به دیگران احترام بگذارند، دست های شان را مرتب بشورند و اگر احساس ناخوشی کردند در خانه بمانند و آن را پشت سر بگذارندـ و یا اگر [نهایتاً] آن طور که انتظار می رود بهبود نیافتند به سراغ مراقب پزشکی بروند.

چون درست مثل آنفلوانزا اکثریت بزرگ مردم در عرض چند روز خوب می شوند و تنها شمار کوچکی به بستری شدن در بیمارستان احتیاج پیدا خواهند کرد و درصد بسیار کوچکی از افرادی که بیش از همه آسیب پذیرند، بدبختانه، خواهند مُرد (بعضی می گویند ویروس کرونا از آنفلوانزای معمولی که با آن آشناییم خطرناک تر است). آن طور که کاتز استدلال می نماید فرماندارها و شهردارها با انتخاب رویکرد افقی، که اساساً همه را برای مدتی نامعلوم به خانه می فرستند، ممکن است عملاً خطر ابتلا را برای افراد آسیب پذیر افزایش داده باشند.

کاتز متذکر می گردد وقتی کارگرها را بیکار می کنیم و دانشگاه ها خوابگاه های شان را می بندند و همه دانشجویان شان را به خانه می فرستند، افراد جوانی که از نظر ابتلا به ویروس شرایط ناتعیینی دارند، به خانه فرستاده می شوند تا در سراسر کشور در خانواده شان توی هم بچپند. و از آن جا که فاقد تست گیری کشوری هستیم، ممکن است آن ها حامل ویروس باشند و آن را به پدرمادرهای 50 ساله و پدربزرگ ومادربزرگ های 70-80 ساله شان منتقل نمایند‘‘.

من که پس از خواندن مقاله، با کاتز در منزل اش در کانکت تیکات تلفنی حرف می زدم گفتم باشه، ولی فعلاً وضع مان اینطور است که هست. بیشتر ایالت ها و شهرها اساساً دوره یی از فاصله گیری اجتماعی افقی و پناه دریافت در خانه را آغاز نموده اند. پس آیا می توانیم از این نمد کلاهی برای خودمان بدوزیم؟ و اقتصادمان را نابود نکنیم؟‘‘

او پاسخ داد نمی فهمم چرا نتوانیم: حالا که تقریباً همه چیز را تعطیل نموده ایم، هنوز این گزینه را داریم که به سوی رویکردی هدف مندتر بچرخیم. حتی شاید بتوانیم از کوشش کنونی برای ممنوعیت افقیِ کل جمعیت حداکثر استفاده را به نفع خودمان ببریم و به سوی ممنوعیتی عمودی و ریسک ـ پایه بچرخیم‘‘.

  • چطور؟

کاتز جواب داد: با استراتژی جداسازی دوهفته یی‘‘. به همه بگوییم عوضِ مدت زمانی نامعلوم دوهفته کاملاً در خانه بمانند (این شامل دانشجویان بی ملاحظه یی که سواحل فلوریدا را پُر می نمایند هم می گردد). اگر به ویروس کرونا مبتلا شده باشید معمولاً خودش را در طول یک دوره کمونِ دوهفته یی نشان می دهد.

کاتز گفت آن هایی که علایم ابتلا دارند پس باید خودشان را ایزوله نمایند با یا بدون تست گیری، درست همان کاری که با آنفلوانزا می کنیم. پس از این که این دو هفته تمام شد باید به آن هایی که هیچ علائمی ندارند، اگر جزو جمعیت کم خطر باشد، اجازه داد به سر کار یا درس شان برگردند‘‘.

ما عملاً جامعه مان را برای دو هفته یا شاید بیشتر (اگر از حالا حساب کنیم) ری استارت‘ می کنیم: مشکل بگردد تأثیر نشاط آور و حیات بخشِ آگاهی از این که جایی هست که از آنجا می گردد نورِ ته تونل را دید، تأثیر این را بر روح وروان مردم و بر اقتصاد دست کم گرفت. خطر صفر نخواهد شد، ولی خطرِ بعضی پیامدهای بد برای همه ما هیچ روزی هرگز صفر نمی گردد‘‘.

در این بین، باید همه سعی مان را بکنیم تا سالخوردگان را، افرادی را که بیماری های مزمن دارند و کسانی را که به لحاظ ایمنی شناختی آسیب دیده اند و ویروس کرونا برای شان از همه خطرناک تر است، از با تماسِ حاملان احتاقتصادیِ ویروس دور نگه داریم. کاتز اضافه کرد می توانیم بالقوه زیرـ گروه هایی از متخصصان سلامت که تست کرونای شان منفی بوده، راه بیندازیم تا ترجیحاً از آن هایی که در معرض بیشترین خطرند مراقبت نمایند‘‘.

کاتز گفت به این شیوه افراد آسیب پذیر تا زمانی که ویروس دوره اش را به وسیله باقی ما طی کند به دقت مراقبت می شوند و بخش بسیار کوچکی از کسانی از ما که در معرض ریسک کمتری هستند، آن هایی که مع هذا به ابتلای شدید دچار می شوند را بسط می دهند، از نظام پزشکیِ سرپامانده مان مراقبت های پزشکی دریافت می نمایند... ما روی عدم گسترشِ کامل پس از دو هفته حساب نمی کنیم؛ ما تحت هیچ سناریویی به عدم گسترش کامل نمی رسیم. ما رویِ به حداقل رساندنِ موارد حاد به وسیله درامان نگهداشتنِ افراد آسیب پذیر از گسترش ویروس توسط آن هایی که علایم دارند یا ندارند، حساب می کنیم‘‘.

به همین دلیل است که باید از این دوره گذارِ دوهفته یی (یا طولانی تر اگر که C.D.C تصمیم بگیرد) استفاده کنیم تا به وسیله تحلیل داده ها بهترین معیار ممکن را برای تعیین کردنِ افرادِ به ویژه آسیب پذیر از دیگران مشخص کنیم. مثلاً ویروس کرونا موجب مرگ بعضی افراد جوان تر شده است. باید بفهمیم دلیل اش چیست. کاتز می گوید بعضی پژوهش ها حاکی از آن است که بسیاری از این افراد هم مسائل سلامتی جدی و مزمن داشته اند، ولی این احتیاج به داده ها و تحلیل های بیشتری دارد. دقیقاً آن فردی که در معرض ریسک بالاست باید مبنای تازه ترین داده هایی که توسط مراجع مربوط به سلامت همگانی به کرّات به روزرسانی می شوند، قرار بگیرد. به همین دلیل است که فشارآوردن به حکومت فدرال برای گسترشِ هرچه سریع تر و گسترده ترِ تست گیری این قدر اهمیت دارد.

کاتز یک الگوی سردستی برای راهبردِ دوهفته [قرنطینه] + درتنهایی نگهداشتنِ افراد آسیب پذیر‘ و فکرکردن به چگونگی طبقه بندی ریسک ویروس کرونا و پاسخ های مختلف، بر روی وب سایت اش (dietid.com) درست نموده است.

رویکرد کاتز هم عاقلانه و هم امیدوارنماینده است. حرف او اساساً این است که در مرحله کنونی هیچ راهی برای اجتناب از این واقعیت نیست که بسیاری از آمریکایی ها کرونا می گیرند یا قبلاً گرفته اند. تیر از چله کمان رها شده است.

او گفت ما فرصت شیوعِ سراسری در بین جمعیت را از دست دادیم، پس حالا باید فرصت شناس هایی استراتژیک باشیم: اجازه دهیم آن هایی که ناگزیر کرونا می گیرند و به احتمال بسیار زیاد دوره نقاهت بی دردسری خواهند داشت، به این ویروس مبتلا شوند و بهبود یابند و به سر کارشان و به شرایط عادی نسبی برگردند و در این بین از افراد آسیب پذیر محافظت کنیم.‘‘

در طول این زمان می خواهیم تست گیری با تلفن همراه و سیستم چک کردن درجه تب را (همان طور که چین و کره جنوبی نموده اند) برای شناساییِ افرادی که ممکن است از رویکرد 14 روزه پیروی ننموده باشند، یا به هر دلیل دیگری مبتلا شده اند یا مبتلا باقی مانده اند، راه اندازی کنیم. ما همچنین می خواهیم به دقت تأیید کنیم زمانی که شما از کوویدـ 19 بهبود می یابید، برای یک دوره زمانی در برابر ویروس یا گسترش دوباره آن ایمن اید. کاتز گفت بیشتر متخصصان معتقدند که این [ایمنی در مدت زمانی تعیین] باید درست باشد، ولی بعضی گزارش ها از ابتلای دوباره هم وجود داشته است، و قضیه روشن نشده است.

کاتز گفت تأیید بازیابیِ کامل سلامت افراد و ایمنیِ واقعی آن ها و این که حامل ویروس نیستند، عنصری حیاتی در محافظت از آن عزیزان مان است که در برابر ابتلای حاد آسیب پذیرند‘‘.

کاتز نتیجه می گیرد وقتی میزان انتقال [ویروس] کاهش یابد و به صفر نزدیک گردد و مصونیت گله یی تحقق یابد، می توانیم به اعلام وضع سفید‘ به افراد آسیب پذیر فکر کنیم. این ممکن است چند ماه طول بکشد. ولی طرح کاتز به جای یک دوره نامعلومِ چندین ماهه، در دوره نسبتاً کوتاهی (چند هفته)، چشم اندازِ شرایط نرمال را به اکثریت جمعیت ارائه می نماید. و در تمام مدت، البته، باید با برق آسا بر روی درمان های مؤثر و واکسن کار گردد. این کارها باید تا آنجا که عملی است به شکل جهانی انجام گردد.

من متخصص پزشکی نیستم. فقط یک روزنامه نویس ام که نگران عزیزان اش، همسایگان اش و همه مردم در هر کجا است. من این ایده ها را به سبب این که چاره یی جادویی اند یا این که هر عاملی را حسابی حلاجی نموده ام، به اشتراک نگذاشتم (و از خوانندگان این مقاله دعوت می کنم تردیدهای شان را در بخش نظرات بنویسند). آن ها را به اشتراک می گذارم چون اطمینان دارم باید این بحث را هرچه بیشتر گسترش دهیم، من مطمئن ام که به ذهنیت گله ییِ کمتر و به مصونیت گله ییِ بیشتر احتیاج داریم؛ چون باید با انتخاب شیطانی و نفرت انگیزمان کنار بیاییم:

یا باید بگذاریم بسیاری مان کرونا بگیریم، سلامت مان را بازیابیم و به سرِ کارمان برگردیم، در عین حال که تمام کوشش مان را می کنیم آن ها را که بیش از همه از این ویروس می میرند، محافظت کنیم؛ یا همه چیز را ماه ها تعطیل کنیم تا همه افراد را در همه جا از این ویروس نجات دهیم (صرف نظر از ریسک نفوذ آن ها) ـ و افراد بسیاری را با ابزاری دیگر بکُشیم و اقتصادمان و چه بسا آینده مان را نابود کنیم.

منبع: همشهری آنلاین

به "مقاله ای از فریدمن؛ کرونا از منظر راست گرایان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مقاله ای از فریدمن؛ کرونا از منظر راست گرایان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید